بازم دلم دلتنگه دلتنگ تو چشامو می بندم می بینم که آروم آروم میایی تو حریم دلم پا میذاری و من سرمو رو شونه هات میذارم و های های گریه می کنم از تلخی هجران میگم از روزهای سخت انتظار از تنهایی از بی کسی و تو منو نوازش می کنی آغوش گرمت سردی تنهایی هامو نابود می کنه بوسه های گرمت بهم میگه که اومدی پیشم اومدی تا برای همیشه بمونی اومدی چون نمی تونستی فراموشم کنی اومدی چون دوستم داشتی اومدی تا دوباره دستامو بگیری و با هم تو کوچه باغهای عشق و خاطره قدم بزنیم و دوباره ترانه ی عشق رو با هم بخونیم و من غرق خاطره،غرق رویا می خوام که منم ببوسمت که......... می خوام بیشتر تو آغوش گرمت جا بگیرم که سردی تنهایی همه رویاهامو بر باد میده همه شادی هامو ازم می گیره و من می دونم که باز هم اسیر خیال شده بودم اسیر خیال اومدنت اومدنی که می دونم محاله تو نرفتی که برگردی تو رفتی برای همیشه و همیشه از این همیشه چقدر متنفرم همیشه ای که وقتی گفته بودی اومدی تا برای همیشه پیشم بمونی برام واژه ی عشق و زندگی و خوشبختی بود الان همین همیشه نابودم می کنه و من باز هم همیشه همیشه منتظرت می مونم....
موضوع مطلب : آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||